محل تبلیغات شما
حیرانم ، از پس اندیشه ام می روم. کوچه باغ های به اصطلاح تمدن بشری را می پیمایم ولی در این زمانه من که تمدنی نمی بینم! در کجای هستی ایستاده ام. احساس می کنم، زیر پایم، همه! یخهای تردید وجود دارد. هیچ چیز را صد در صد نمی یابم. همه ی کارهایمان با امّا و اگر شروع می شود و پایانش را . ! نمی دانم. دینم را دوست دارم و در حفظ آن برای خودم می کوشم. امّا! در زمانهایی آنچنان براحتی همه چیز را، حتّی بزرگترین معبود، تنها معبودم را فراموش می کنم.

اندیشه ی خنکای نسیم در نیمه شب

فتبارک الله احسن الخالقین

نمی ,ام ,اندیشه ,امّا ,ی ,صد ,دوست دارم ,دارم و ,را دوست ,دینم را ,دانم دینم

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

جهان